دانشمند هنگامی که نمی داند، از فراگرفتن خجالت نکشد . [امام علی علیه السلام]
عرشیات
داستان نخجیران وشیر(26)
پنج شنبه 92 شهریور 28 , ساعت 9:28 صبح  

منع کردن خرگوش، آن راز ایشان را

(1050)گفت هر رازی نشاید باز گفت

 

جفت طاق آید گهی، گه طاق جفت

(1051)از صفا گر دم زنی با آینه

 

تیره گردد زود با ما آینه

(1052)در بیان این سه،کم جنبان لبت

 

از ذهاب واز ذهب وز مذهبت

(1053)کین سه را، خصم است بسیار و عدو

 

در کمینت ایستد، چون داند او

(1054) ور بگویی با یکی دو، الوداع

 

کلّ سرّجاوز الاثنین شاع

(1055) گر دو سه پرّنده را بندی به هم

 

بر زمین مانند، محبوس از الم

(1056)مشورت، دارند سرپوشیده خوب

 

در کنایت، با غلط افکن، مشوب

(1057) مشورت کردی پیمبر بسته سر

 

گفته ا‌یشانش جواب، و بی‌خبر

(1058) در مثالی بسته گفتی رأی را

 

تا نداند خصم‌ از سر پای را

(1059) او جواب خویش بگرفتی از او

 

وز سؤالش می نبردی غیر، بو

جفت طاق آید گهی، گه طاق جفت: یعنی خیلی وقتها کارها خلاف انتظار پیش می آید ودوست هم ممکن است راز تو را فاش کند، در این تعبیر با استفاده از اصطلاح طاق وجفت در بازی نرد، بیان کرده است، مولانا طاق را به معنی ناخوش آیند وجفت را موافق وخوش آیند به کار برده است.

از صفا گر دم زنی با آینه: یعنی تو ممکن است از صفا و یک‌رنگی با دوست حرف بزنی، اما شاید آن‌چه می‌گویی برای دوست زیان‌آور باشد و آینه دل او را تیره می‌کند.

از ذهاب واز ذهب وز مذهبت: یعنی مردم اگر بدانند تو چه فکر و اند‌یشه‌ای داری، ممکن است فکر تو را به زیان خود بدانند و برای آزار تو در کمین بایستند. بنابراین رفت و آمد‌ها، دارایی‌ها و مذهب خود را از این‌گونه مردم پنهان باید داشت. مضمون کلام مولانا بر گرفته از این حدیث است که: «اُستر ذهبک و ذهابک و مذهبک».[1] اگر اینها را به کسی بگویی دیگر از دست تو رفته است.

جاوز الاثنین :این مصراع عربى مثلى است متداول از بیتى که تمامش چنین است[2]:

            کُلُّ سرٍّ جاوَزَ الاثنَینَ شاع             کُلُّ علمٍ لیسَ فِى القِرطاسِ ضاع‏

هر رازی که گفته شود دیگر راز نیست و شایع می‌شود. در معنای «جاوز الاثنین» بعضی ها گفته اندکه « اثنین» اشاره به دو لب انسان است؛ هر رازی که از دو لب بیرون آید شایع می‌شود.

سر پوشیده: سر بسته و با جمال، بدون تصریح.

غلط افکن: سخنى که بوجه تعریض گویند، سخن دو پهلو و قابل توجیه وآمیخته با سخنان خارج از مطلب اصلی.

   بسته: پیچیده، غیر صریح.کنایه آمیز

 ( 1050) خرگوش گفت هر رأى و اندیشه‏اى را نباید گفت در بازى تاق و جفت گاهى تاق مى‏آید و گاهى جفت بنا بر این ممکن است گفتن این راز زیان آور باشد. ( 1051) اگر از راه صفا به آیینه دم زده نفس تو به آن برسد آئینه صاف در مقابلت تیره خواهد شد. ( 1052) فرمایش پیغمبر است که« اُستُر ذَهَبَکَ وَ ذِهابَکَ و مَذهَبَک» یعنى طلا و مسافرت و عقیده خود را پنهان دار.( 1053) زیرا که این سه دشمنها دارد که وقتى از آن آگاه شدند در کمین تو خواهند بود.( 1054) اگر سِرّ خود را بیک نفر فاش کردى دیگر با آن راز خدا حافظى کن زیرا هر رازى که بنفر دوم رسید عمومى و شایع خواهد شد.( 1055) راز دارى دو نفر مثل اینست که دو پرنده را بهم ببندى البته آنها قادر بپرواز نشده در زمین محبوس مى‏مانند و سعى مى‏کنند بند را پاره کرده پرواز کنند.( 1056) مشورت هم باید سرپوشیده و در ضمن کنایه و فرض باشد. ( 1057) پیغمبر ص هم در موقع مشورت سر بسته سخن مى‏فرمود و طرف بدون خبر از اصل مطلب جواب مى‏گفت.( 1058) در ضمن مثالى مقصود را مى‏فرمود تا طرف اصل مطلب را مطلع نشود.( 1059) جواب را از طرف مى‏گرفت بدون اینکه از سؤالش بویى بمقصود ببرد.

مولانا می گوید: استفاده از رأی و اند‌یشه دیگران بسیار تأکید شده است. بهترین رأی و نظر آن است که بر‌خوردار از عقل جمعی باشد. تو ممکن است از صفا و یک‌رنگی با دوست حرف بزنی، اما شاید آن‌چه می‌گویی برای دوست زیان‌آور باشد و آینه دل او را تیره می‌کند؛ در آن صورت راز تو را فاش خواهد کرد و یا کاری به زیان تو انجام خواهد داد. زیرا دوست هر چند پاک دل باشد از غریزه‏ى حب ذات و ترجیح منفعت خود بر دیگران خالى و بر کنار نیست و غالبا مردم تا وقتى دوست و صمیمى هستند که تفوق و برترى دوستان خود را مشاهده نکرده‏اند بنا بر این هر گاه ما راز خود را که بحسب معمول باید امرى مهم و مرتبط بمنفعت یا پیش رفت ما باشد با دوستى در میان نهیم بسا که حسد و بخل او را تحریک مى‏کنیم بطورى که او در دل خون مى‏خورد و بظاهر از خود مسرت نشان مى‏دهد و بحکم بد سگالى و حسدى که از احتمال حصول منفعت و ترقى براى ما در درونش سر زده است در مشورت خیانت مى‏کند و براه غلط مى‏افکند. این تمثیل که از تیره شدن آینه بر اثر آه و نفس، مولانا مى‏آورد ظاهرا اشاره بدین نکته است.

گاهی مشورت و هم‌اندیشی به مثابه بستن چند پرنده به‌هم می‌باشد. انسان گاهی که می‌خواهد افکار دیگران را به کار گیرد، از اجرای اندیشه خود باز می‌ماند. آری! مشورت را مردم آگاه می‌پسندند به شرط این‌که سر بسته باشد و ذهن دیگران را از هدف مشورت کننده دور کند (غلط افکن). پیامبر(ص) نیز با همین روش مشورت می‌کرد و اگر طرف صحبت دشمن هم بود، باز جواب مناسب را می‌داد و مخاطب متوجه نمی‌شد که هدف چیست.



[1]   - مأخذ ی برای این حدیث یافت نشده است.

[2]   - امثال و حکم دهخدا ذیل: سرّ


نوشته شده توسط محمدرضا افضلی | نظرات دیگران [ نظر] 
درباره وبلاگ

عرشیات

محمدرضا افضلی
تحصیل کرده درحوزه معارف، پژوهشگر ونویسنده کتاب معارف مثنوی، سروش آسمانی در4جلد(شرح موضوعی مثنوی)، درمحضر مولانادر6جلد(شرح کامل مثنوی معنوی)، شرح لبّ اللباب مثنوی در2جلد،دانشنامه عزالی در4جلد ....
اوقات شرعی
فهرست اصلی
بازدید امروز: 601 بازدید
بازدید دیروز: 528 بازدید
بازدید کل: 1401035 بازدید

شناسنامه
صفحه نخست
پست الکترونیک
پارسی بلاگ
فهرست موضوعی یادداشت ها
دین . عرفان . مثنوی .
نوشته های پیشین

اردیبهشت 92
خرداد 92
تیر 92
مرداد 92
شهریور 92
مهر 92
آبان 92
آذر 92
دی 92
بهمن 92
اسفند 92
فروردین 93
اردیبهشت 93
خرداد 93
تیر 93
مرداد 93
شهریور 93
مهر 93
آبان 93
آذر 93
دی 93
بهمن 93
اسفند 93
فروردین 94
اردیبهشت 94
خرداد 94
تیر 94
مرداد 94
شهریور 94
مهر 94
آبان 94
آذر 94
دی 94
بهمن 94
اسفند 94
فروردین 95
اردیبهشت 95
خرداد 95
تیر 95
مرداد 95
شهریور 95
لوگوی وبلاگ من

عرشیات
لینک دوستان من

معماری نوین
اشتراک در خبرنامه

 
لیست کل یادداشت های این وبلاگ

شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(222)
شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(221)
شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(220)
شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(219)
شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(218)
[عناوین آرشیوشده]